بازاریابی ویروسیبازاریابی ویروسی

با دنیایی از کاربران اینترنت که هر روز به صورت آنلاین گرد هم می آیند، تجربیات دیجیتالی مشترک به بخشی اساسی از زندگی ما تبدیل شده است.

از طریق بازاریابی ویروسی، برند شما می تواند از مزایای اینترنت استفاده کند و به سمت رشد تصاعدی حرکت کند.

 

اینترنت، به‌ویژه رسانه‌های اجتماعی، یک انجمن بزرگ برای تقریباً همه چیز و همه چیز است. اما در هر زمان، «موضوعات پرطرفداری» وجود دارد که بر مکالمات آنلاین غالب است.

قرار گرفتن در لیست پرطرفدار راهی مطمئن برای پرورش سریع آگاهی از برند است، به همین دلیل است که بسیاری از بازاریابان امروزی با هر کمپین به دنبال ویروسی شدن هستند.

 

در زیر، ما توضیح خواهیم داد که بازاریابی ویروسی چیست و برخی از تکنیک‌های موثری را ارائه می‌کنیم که می‌توانید از آنها برای ایجاد یک کمپین بازاریابی ویروسی موفق استفاده کنید.

 

بازاریابی ویروسی چیست؟

بازاریابی ویروسی یک تکنیک تبلیغاتی است که هدف آن گسترش سریع و گسترده یک کمپین است.

هنگام استفاده از این استراتژی بازاریابی، محتوا برای تشویق به اشتراک گذاری توسط مخاطبان هدف اولیه ایجاد می شود.

هدف این است که آن را به اندازه کافی جذاب و قابل دسترس کند تا توده ها را برای مشارکت الهام بخشد.

 

در حالی که تاکتیک های بازاریابی ویروسی ریشه در بازاریابی دهان به دهان دارند، آنها با استفاده از شبکه های اجتماعی و سایر کانال های آنلاین، قدرت توصیه های همتایان را تقویت می کنند.

پیام های بازاریابی ویروسی فقط از فردی به فرد دیگر سرایت نمی کند. وقتی یک نفر اشتراک گذاری می کند، صدها یا حتی هزاران چشم از طرفدارانش به کمپین خود جلب می کنید.

 

کمپین های ویروسی می توانند نتایج واقعی را در زمان رکورد ایجاد کنند.

بازاریابی ویروسی چیست

این مثال‌های بازاریابی ویروسی را که احتمالاً شنیده‌اید و حتی ممکن است به اشتراک گذاشته یا در مورد آنها صحبت کرده باشید، در نظر بگیرید:

 

چالش سطل یخ ALS: چیزی که به عنوان یک ویدیوی ویروسی شروع شد، منجر به اهدای بیش از 115 میلیون دلار کمک مالی به انجمن ALS در طول هشت هفته شد. آگاهی گسترده ای از بیماری لو گریگ نیز به دست آمد.

کمپین Spotify Wrapped 2019: داده های یک دهه را در مورد استریم برای کاربران به ارمغان آورد. بلافاصله پس از راه اندازی، توسط کاربران – از جمله تأثیرگذاران اصلی – در چندین کانال رسانه های اجتماعی به اشتراک گذاشته شد.

 

5 تکنیک کلیدی بازاریابی ویروسی

در حالی که هیچ تضمینی وجود ندارد که کمپین بازاریابی شما ویروسی شود، چند استراتژی اثبات شده وجود دارد که می توانید برای افزایش شانس آن استفاده کنید.

از این گذشته، محتوای ویروسی معمولاً به‌طور تصادفی اتفاق نمی‌افتد و اغلب نتیجه توجه دقیق به رفتار مصرف‌کننده است.

 

در این بخش، تکنیک‌هایی را شرح می‌دهیم که می‌توانید از آنها برای به اشتراک گذاشتن تلاش‌های بازاریابی خود تا حد ممکن استفاده کنید.

تکنیک بازاریابی ویروسی

  1. جلب توجه سریع

مصرف کنندگان در هر ثانیه ای که در وب سپری می کنند، چه در رایانه یا دستگاه تلفن همراه، محصور می شوند.

برای جلب توجه آنها به جای پیمایش از پشت کمپین شما، باید فوراً یک جلب توجه داشته باشید که آنها را در مسیر خود متوقف کند.

 

داشتن یک عنصر بصری در محتوای بازاریابی دیجیتال شما می تواند کمک کننده باشد.

فراتر از آن، باید مخاطبان هدف خود را با پیامی جذب کنید که فوراً به صورت جسورانه، خنده‌دار، وحشیانه، الهام‌بخش یا چیزی در این بین ترجمه می‌شود.

 

علاوه بر این، استراتژی‌های شما باید با تغییر مصرف رسانه سازگار شوند.

در زمان‌های اخیر، حلقه‌های اینستاگرام، ویدیوهای TikTok و اتاق‌های کلاب‌هاوس به طور فزاینده‌ای محبوب شده‌اند.

تطبیق استراتژی های خود به شما کمک می کند تا از محتوای ویروسی خود استفاده کنید.

 

به عنوان مثال، کمپین 2019 برای تبدیل تخم مرغ به محبوب ترین عکس در اینستاگرام به دلیل عجیب و خنده دار بودن بسیار موفق بود. هیچ قافیه یا دلیلی برای آن وجود نداشت و این دقیقاً همان چیزی بود که مردم را به “لایک کردن” عکس جذب کرد.

 

  1. مخاطبان خود را درگیر کنید

یک محتوا اگر مخاطبان خود را به مشارکت تشویق نکند به ندرت ویروسی می شود.

بازاریابی ویروسی زمانی بهترین کار را انجام می دهد که برای تعامل و اشتراک گذاری آسان مخاطب طراحی شده باشد.

 

حداقل، محتوای شما باید شامل نوعی فراخوان برای اقدام (CTA) باشد که به کاربران بگوید پس از شنیدن پیام شما چه اقدامی باید انجام دهند.

برخی از موفق‌ترین کمپین‌های بازاریابی ویروسی همچنین فرصت‌هایی را برای مخاطبان فراهم می‌کنند تا نظر بدهند، محتوای خود را بسازند، یا در غیر این صورت بازی کنند.

 

هدف شما این است که اطمینان حاصل کنید که بینندگان شما تا زمانی که محتوای شما را با شبکه های خود به اشتراک نگذارند چشم خود را از صفحه برنمی دارند.

اگر کمپین شما بتواند رسانه‌ها را نیز درگیر کند، بهتر است که به شما کمک کند تا تبلیغات کسب کنید.

 

  1. توسل به احساسات

مصرف کنندگان به شدت تحت تأثیر احساس خود قرار می گیرند. وقتی محتوای بازاریابی ویروسی ایجاد می‌کنید که منجر به واکنش احساسی قوی می‌شود، بینندگان شما بیشتر درگیر می‌شوند.

 

به برخی از محتوای ویروسی که به یاد دارید فکر کنید. ممکن است باعث خنده یا گریه شما شده باشند.

شاید آنها به خصوص دلگرم کننده باشند یا حس نوستالژی شما را جذاب کنند. در بعضی موارد

 

“ویروسی شدن” به چه معناست؟

این را در نظر بگیرید: طبق آمار Statista، 2.5 میلیارد نفر در سراسر جهان از رسانه های اجتماعی استفاده می کنند، و مقاله ای در فوربس توسط رابرت وین گزارش می دهد که حدود 5 میلیارد قطعه محتوا در فیس بوک ارسال می شود و روزانه بیش از 500000 توییت ارسال می شود.

 

اگرچه احتمال ویروسی شدن یک توییت تقریباً یک در میلیون است، مقاله دیگری از فوربس توسط جیسون دمرز می گوید که محتوای قابل اشتراک گذاری کلید بازاریابی محتوای موفق است.

ویروسی شدن در بازاریابی ویروسی

البته بستگی به نحوه و زمان اشتراک گذاری محتوا دارد تا شانس ویروسی شدن آن افزایش یابد.

گاهی اوقات، یک پست می تواند به طور قابل توجهی جذب شود، اما فقط برای چند روز قبل از از دست دادن شتاب. محتوا باید چیزی باشد که مخاطب بخواهد با دوستان خود به اشتراک بگذارد.

 

به گفته Entrepreneur، شما باید «ویروسی را به عنوان یک منحنی نمایی در نظر بگیرید. اگر دو نفر که مستقیماً با برند مرتبط هستند، محتوایی را به اشتراک بگذارند، و اگر این تعداد 30 برابر شود، به این معنی است که بیش از یک میلیارد نفر محتوا را به اشتراک گذاشته اند.

 

هر چه تعداد اشتراک‌گذاری‌های تبلیغاتی بیشتر باشد، این فرصت بیشتر می‌شود که «گلوله برفی به چیزی عظیم تبدیل شود». یک شرکت باید محتوای خود را به روش های مختلف و در مکان های بیشتری به اشتراک بگذارد.

به گفته Hubspot، اگر شرکت اشتراک‌گذاری محتوا را برای مخاطبانش آسان کند – از طریق برچسب‌گذاری، جاسازی یا دانلود – احتمال ویروسی شدن آن افزایش می‌یابد.

 

با این حال، محتوایی که به نظر می رسد ویروسی شده باشد ممکن است نتایج مطلوب برند را ایجاد نکند.

در بیشتر مواقع، مصرف کنندگان پس از کلیک کردن بر روی آن، به سختی محتوا را مطالعه می کنند. طبق گفته فوربس، در واقع، 55 درصد از خوانندگان به طور فعال کمتر از 15 ثانیه را در یک صفحه صرف می کنند.

 

بازاریابی ویروسی از کجا شروع شد؟

ریشه‌های بازاریابی ویروسی به سال 1996 بازمی‌گردد، زمانی که یک شرکت استارت‌آپ کوچک به نام Hotline به روشی مقرون به صرفه برای تبلیغ سرویس ایمیل جدید خود، Hotmail، نیاز داشت. تیم Hotline تصمیم گرفت خط “Hotmail رایگان خود را در www.hotmail.com دریافت کنید” را در همه ایمیل ها درج کند.

نتیجه؟

تعداد کاربران Hotmail از 20000 به 1 میلیون در یک سال افزایش یافت. تا سال 2001، هات‌میل 30 درصد از بازار ایمیل را با 86 میلیون کاربر فعال در اختیار داشت.

این نمونه ای از یکی از مهم ترین جنبه های بازاریابی ویروسی است: هر مشتری به طور غیرارادی یک سرویس را فقط با استفاده از آن تبلیغ می کند.

 

با این حال، مشخص نیست که این عبارت دقیق از کجا سرچشمه گرفته است.

در سال 1996، جفری ریپورت، استاد دانشکده بازرگانی هاروارد، مقاله ای با عنوان “ویروس بازاریابی” برای شرکت Fast نوشت که در آن اصطلاح “بازاریابی ویروسی” ظاهر شد.

با این حال، شرکت سرمایه گذاری خطرپذیر Draper Fisher Jurvetson ادعا می کند که این اصطلاح را در یک خبرنامه نت اسکیپ در سال 1997 با الهام از استراتژی بازاریابی Hotmail ابداع کرده است.

در سال 2000، شرکت Fast “ویروس ایده خود را آزاد کنید” منتشر کرد، مقاله ای با تمرکز بر اقتصاد ایده و اینکه چگونه “ایده هایی که سریعترین پخش می شوند برنده می شوند.”

 

صرف نظر از منشأ دقیق آن، شکی وجود ندارد که بازاریابی ویروسی امروز بدون شبکه های اجتماعی نمی تواند دوام بیاورد.

در طول دهه 2000، شبکه های اجتماعی اصلی راه اندازی شدند. فیس بوک در سال 2000 به وجود آمد و یوتیوب و توییتر به ترتیب در سال 2005 و 2006 راه اندازی شدند.

بازاریابی ویروسی

بازاریابی ویروسی

چه چیزی تبلیغات ویروسی را ایده آل می کند؟

از آنجایی که امروزه تبلیغ ویروسی یکی از موثرترین تاکتیک های بازاریابی است، مزایای زیادی هم برای مشاغل کوچک و هم برای شرکت های بزرگ ارائه می دهد.

یکی از مزیت های اصلی این است که بازاریابی ویروسی به بودجه زیادی نیاز ندارد.

در واقع، Hubspot گزارش داد که برخی از موفق‌ترین محتوای ویروسی با بودجه بسیار کم ایجاد شده‌اند، به خصوص با توجه به توانایی عکس‌برداری و فیلم‌برداری با کیفیت بالا با گوشی هوشمند.

 

یکی دیگر از مزایای قابل توجه این است که وقتی یک کمپین بازاریابی ویروسی موفقیت آمیز است، محصول یا خدمات یک برند در مقابل مخاطبان جدید و بزرگتری قرار می گیرد.

از آنجایی که محتوا به هزاران نفر می رسد، برند نه تنها پتانسیل کسب درآمد بیشتر را دارد، بلکه می تواند تعداد زیادی فالوور جدید، ترافیک ارجاع و حتی لینک های دائمی برای کمک به رتبه بندی موتورهای جستجوی وب سایت خود به دست آورد.

 

یک تبلیغ ویروسی واقعی همچنین می تواند روابط وفادار با مشتری ایجاد کند.

از طریق همه اشتراک‌گذاری‌ها، لایک‌ها و برچسب‌ها در شبکه‌های مختلف رسانه‌های اجتماعی، کمپین‌های بازاریابی ویروسی به عنوان تهاجمی در نظر گرفته نمی‌شوند.

این مصرف‌کنندگان و طرفداران هستند که تصمیم می‌گیرند محتوا را به اشتراک بگذارند، و در نهایت درک برند بهتر از سایر تاکتیک‌های بازاریابی است.

 

از سوی دیگر، گاهی اوقات انتشار محتوا به دنبال‌کنندگان وفادارتر منجر نمی‌شود. مهمترین چیز برای موفقیت یک تجارت، وفاداری است، نه اینکه چگونه محتوای ویروسی می شود. یک برند باید برای ایجاد ارتباطات معتبر با مخاطبان خود تلاش کند، زیرا مشتریان وفادار کسانی هستند که می خواهند از آخرین اخبار برند به روز بمانند.

 

نمونه های موفق بازاریابی ویروسی

در نوامبر 2017، مکس لانمن، فیلمساز، تبلیغاتی برای تبلیغ هوندا آکورد دوست دخترش در سال 1996 ایجاد کرد. این آگهی که دوست دختر لنمن را در حال نوشیدن قهوه و نگه داشتن گربه در ماشین در حین رانندگی نشان می‌داد، حاوی حروف ظریفی مانند «گربه و قهوه جوش نیست».

بازاریابی ویروسی  چیست؟

بازاریابی ویروسی از طریق پیام هایی که به سرعت از فردی به فرد دیگر پخش می شود، علاقه به یک برند یا محصول (و در نتیجه فروش بالقوه) ایجاد می کند.

ایده این است که کاربران خودشان انتخاب می کنند که محتوا را به اشتراک بگذارند.

 

شبکه های اجتماعی به دلیل سرعت و سهولت اشتراک گذاری، زیستگاه طبیعی این نوع بازاریابی هستند.

رایج ترین نمونه در زمان های اخیر ایجاد ویدیوهای احساسی، غافلگیرکننده، خنده دار یا منحصر به فرد در یوتیوب است که سپس در فیس بوک، توییتر و کانال های دیگر به اشتراک گذاشته می شود.

 

با این حال، ویروسی بودن می تواند یک شمشیر دو لبه باشد. مهم است که به خاطر داشته باشید که در این نوع کمپین، بخش بزرگی از کنترل به دست کاربران می‌افتد و خطر سوء تعبیر یا تقلید پیام وجود دارد.

از سوی دیگر، یک کمپین ویروسی موفق می تواند برای نتایج برند شما معجزه کند.

بازاریابی ویروسی  چیست؟

 

تفاوت بین بازاریابی ویروسی و بازاریابی چریکی

در حالی که بازاریابی ویروسی در مورد کاربرانی است که محتوای شما را به صورت ارگانیک و سریع منتشر می کنند، بازاریابی چریکی رویکردی کمی متفاوت دارد.

همه چیز در مورد شکستن روش های بازاریابی مرسوم و دستیابی به کاربران بدون استفاده از رسانه های سنتی است.

به عبارت دیگر، هدف بازاریابی چریکی کمین کردن بیننده و ایجاد تبلیغات است، در حالی که بازاریابی ویروسی به دنبال ایجاد توزیع ارگانیک و داوطلبانه محتوا از کاربران است.

 

 

 

یک کمپین ویروسی چگونه کار می کند

در تئوری، اجرای یک کمپین بازاریابی ویروسی بسیار ساده است.

شما یک ویدیو یا نوع دیگری از محتوایی ایجاد می کنید که برای مخاطب هدف شما جذاب باشد، آن را در اینترنت قرار می دهید و آن را تبلیغ می کنید.

از آنجا، تنها کاری که می توانید انجام دهید این است که منتظر بمانید تا فیوز روشن شود و کاربران دیوانه وار شروع به اشتراک گذاری کنند.

 

در برخی موارد، ویروسی بودن به طور تصادفی اتفاق می افتد. به عنوان مثال، هنگامی که یک ویدیو توسط یک کاربر خصوصی آپلود می شود، ناگهان محبوب می شود و شروع به پخش در سراسر اینترنت می کند.

یک کمپین بازاریابی ویروسی چگونه کار می کند

در مورد استراتژی پراکندگی برای ویدیوهای برند، دو نوع وجود دارد: قابل مشاهده و پنهان.

در حالت اول، کاربر از همان لحظه اول متوجه می شود که در حال مشاهده تبلیغات یا محتوای برند است، در حالی که در دومی، مشارکت برند بعداً آشکار می شود.

 

اگر از تکنیک‌های بازاریابی پنهان استفاده می‌کنید، بسیار مهم است که مراقب باشید کاربر فریب خورده، فریب خورده یا فریب نخورد.

 

مهم نیست چه استراتژی را انتخاب می کنید، به یاد داشته باشید که هرگز “هرزنامه” نشوید یا در مورد محتوای خود زیاده روی نکنید.

به جای اینکه پیام خود را بارها و بارها تکرار کنید، بهترین استراتژی این است که مکان و زمان مناسبی پیدا کنید و اجازه دهید “فیوز ویروسی” خودش روشن شود.

 

4 مزیت بازاریابی ویروسی

هزینه کم :

چیزی که کمپین های ویروسی را مشخص می کند این است که کاربران بخش قابل توجهی از کار را برای برند انجام می دهند که هزینه های توزیع را به شدت کاهش می دهد.

خرید فضای تبلیغاتی یا رسانه ای غیر ضروری است.

 

پتانسیل آن برای دستیابی به تعداد زیادی از کاربران:

یک ویدیوی ویروسی در اینترنت این توانایی را دارد که بدون نیاز به سرمایه گذاری زیاد یا تلاش اضافی به مخاطبان بین المللی عظیمی دست یابد.

به همین دلیل، یک شرکت کوچک یا حتی یک فرد خصوصی می تواند ویروسی شود.

 

تهاجمی نیست.

در بازاریابی ویروسی، کاربر رسانه‌های اجتماعی کسی است که تصمیم به مشارکت و اشتراک‌گذاری محتوا می‌گیرد، بنابراین احتمال تهاجمی بودن نام تجاری را کاهش می‌دهد.

به همین دلیل، درک برند و تعامل به طور قابل توجهی در مقایسه با انواع معمولی تبلیغات بهتر است.

 

 به ایجاد برند شما کمک می کند.

اگر از نظر خلاقیت واقعاً به چشم گاوهای نرفته باشید، محتوای باورنکردنی ایجاد می کنید که کاربران آن را به اشتراک می گذارند و ارتباط شخصی با برند شما ایجاد می کنند.

بدون شک ابزاری بسیار قدرتمند در مورد برندسازی و آگاهی است.

 

 

 

4 نمونه از بازاریابی ویروسی

در اینجا برخی از نمونه های مورد علاقه ما از الهام بخش بازاریابی ویروسی آورده شده است.

 

نمونه از بازاریابی ویروسی

 

  1. IHOP یا IHOb

در سال 2018، با یک توییت واحد، IHOP زمانی که آنها پیشنهاد کردند نام خود را از IHOP به IHOb تغییر می‌دهند، هیاهوی آنلاین ایجاد کرد. اما هیچ کس نمی دانست که “b” به چه معناست.

 

برای 7 روز آینده، تمام دنیا حدس می زدند که b احتمالاً چه چیزی می تواند باشد.

حساب‌های رسانه‌های اجتماعی آن‌ها با گمانه‌زنی‌ها همراه شد و به آتش آنلاین دامن زد.

سرانجام، آنها معنای پنهان را آشکار کردند: b مخفف برگر بود.

 

این باعث شد که IHOP بیش از 113 میلیون دلار از رسانه های درآمدی دریافت کند و منجر به افزایش فروش برگر آن شد. در حالی که این کمپین در آن زمان کمی بحث برانگیز بود (برخی از کاربران احساس می کردند که افشاگری بیش از حد منتشر شده است)، نمی توان منکر موفقیت آن شد.

 

  1. راه های احمقانه برای مردن

در سال 2012، قطارهای متروی استرالیا می خواستند راهی بیابند تا مردم را تشویق کنند تا در اطراف قطارها ایمن عمل کنند.

مک کان استرالیا به جای رفتن به مسیر سنتی تبلیغات ترسناک و بیهوده، تصمیم گرفت به تبلیغات مترو ترین شادابی بیافزاید و موفق شد سریع Dumb Ways to Die را ارائه کند.

 

این ویدئو در سرتاسر جهان به اشتراک گذاشته شد و بیش از 60 میلیون دلار در رسانه ها بازتاب یافت. اما مهمتر از همه، پیام ویدیو باعث شد مردم نسبت به مسائل ایمنی در اطراف قطارها بیشتر آگاه شوند و در نتیجه تصادفات ریلی 20 درصد کاهش یابد.

 

 

 

  1. Oreo

برخی از بهترین محتوای ویروسی از استفاده از لحظه به دست می آیند.

شاید معروف ترین نمونه از این مورد، توییت Oreo “Dunk in The Dark” در جریان سوپر بول 2013 باشد.

 

اگرچه نمی‌توان چنین محتوایی را برنامه‌ریزی کرد، اما این تفکر سریع و تیز هوشی است که باعث محبوبیت این توییت شده است.

 

 

 

  1. چالش سطل یخ

چند سال پیش، انجمن ALS چالش سطل یخ را برای افزایش آگاهی در مورد شرایط و بودجه برای تحقیقات پزشکی راه اندازی کرد. چالش این بود که از خودتان فیلم بگیرید که یک سطل آب یخ روی سرتان می‌ریزید و سپس سه نفر دیگر را برای پیروی از آن نامزد می‌کنید.

 

میلیون‌ها نفر از سراسر جهان از جمله افراد مشهوری مانند اپرا، بیل گیتس و دوناتلا ورساچه در آن شرکت کردند. این چالش موفقیت بزرگی بود و بیش از 115 میلیون دلار کمک مالی دریافت کرد.

دیدگاهتان را بنویسید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. فیلدهای مورد نیاز با * مشخص شده است

نوشتن دیدگاه